اعترافات یک مادر !

ساخت وبلاگ

«اعترافات یک مادر » داستان زندگی عاشقانه ای است که هر چند با عشق و دلدادگی دو دانشجوی جوان آغاز می شود و در یک زندگی و خانه و کاشانه ی رویایی نشو و نما می کند ، اما در بستر پیچیدگی های روزمره ی زندگی و خصوصیات اخلاقی ویرانگر به خزانی زودرس گرفتار می گردد ...

«ما در ساختن رابطه مان مرحله ی گفت‌وگو را از قلم  انداخته و یکباره جسته بودیم سمت عشق بازی و وقتی خودمان را با مسئله ی ازدواج و بارداری مواجه دیدیم ، فهمیدن اینکه هیچ چیز مشترکی نداریم ، تقریبا یک شوک بود »

[ پشت کتاب ]  

این کتاب در دو داستانِ موازی و از زبان دو زن روایت میشه ، یک مادرشوهر و یک عروس .  مادر ، داستانِ ازدواجش و چگونگی تربیت تنها فرزند پسرش رو تعریف می‌کنه و عروسش ،  زندگیِ به ظاهر عاشقانه ای که با همسرِ متعصبش داشته . کنترل گر بودن و حس مالکیت بیش از حدی که آزادی و آرامش رو از هردو میگیره و زندگیشون رو به آتیش می‌کشه و دختر از ترس قضاوت شدن در روستا و شهر کوچیکی که توش زندگی میکنه و تهدید های همسرش جرأت دفاع از حقوق خودش و طلاق رو نداره در حالی که مردم به زندگی عاشقانه‌شون غبطه می خورن! 

تو این کتاب به خوبی میبینیم که شیوه ی حرف زدن و رفتار پدر و مادر با فرزندش  در خردسالی تا بلوغ چه تاثیر شگفتی در رفتار های آینده ی اون می‌ذاره . 

جملاتی از کتاب :

*فکر میکردم این  عشقه ، فکر میکردم اون عوض میشه _ همیشه می‌گفت این آخرین باره . فکر میکردم لایق این رفتارها هستم . تصور میکردم من عصبانیتش رو تحریک میکنم ، فکر میکردم اون متاسفه و میتونم کمکش کنم . 

*در بازیِ سرنوشت ، زندگی ورق های ناممکنی رو مقابلت گذاشته و  تو ناچاری دونه دونه‌ی اون ورق ها رو برگردونی تا موقعیتت رو نجات بدی .

*بعضی از مردهایی اهل خشونت و بی حرمتی به زن ها هستن ، فقط یک نفرتِ عمیقِ ذاتی نسبت به اون ها دارن . اون ها یک زن و یک مادر بی نقص می‌خوان _ اما دستیابی به انتظاراتشون غیرممکنه . و وقتی تو نمی تونی نیازهایی رو که اون ها خودشون رو نسبت بهش محق میدونن ، تمام و کمال برآورده کنی ، اون وقت تو رو تنبیه می کنن .

*عشق همیشه امن نیست . گاهی اوقات عشق می تواند آسیب برساند و گاهی میتواند باعث دردی عظیم و حتی آشفتگی شود . این واقعیت را می دانم ، چون عشقی که به دیوید داشتم با من این کار را کرده بود .

*روزهای اول رابطه مون ، فقط بذر های کوچکی از این رفتار ها وجود داشت ، اما در طول زمان رشد کرد و به پیچکی تبدیل شد که خودش رو دور همه ی زندگی‌م پیچوند. 

نتیجه نهایی ماراتن مضحک کن کور...
ما را در سایت نتیجه نهایی ماراتن مضحک کن کور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : a1z1z1c بازدید : 137 تاريخ : چهارشنبه 20 فروردين 1399 ساعت: 13:56